من اگر مرد بودم ؛ دست زنی را میگرفتم ، پا به پایش فصلها را قدم میزدم و برایش از عشق و دلدادگی میگفتم تا لااقل یک دختر در دنیا از هیچ چیز نترسد !
شما زنها را نمیشناسید ؛ زنها ترسواند، زنها از همه چیز میترسند ! از تنهایی، از دلتنگی، از دیروز ، از فردا ، از زشت شدن ، از دیده نشدن، از جایگزین شدن، از تکراری شدن، از پیر شدن، از دوست داشته نشدن ...
کافیست فقط حریم بازوانتان راست بگوید. کافیست دوست داشتن و ماندن را بلد باشید ...
عشق ورزیدن و عاشق کردن ، هنر مردانهایست. وقتی زنها شروع میکنند به ناز خریدن و ناز کشیدن، تعادل دنیا به هم میخورد !
-سیمین_بهبهانی
بازدید : 495
شنبه 16 آبان 1399 زمان : 11:38